سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین مردم کسی است که دانش مردم را بر دانش خویش بیفزاید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لیلی نام تمام دختران ایران است
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» غدیر

سر زد از دوش پیمبر، ماه در شام غدیر

تا که جبرائیل او را داد پیغام غدیر

مژده داد او را ز ذات حق که با فرمان خویش

نخل هستی بار و بر آرد در ایام غدیر

دین خود را کن مکمل با ولای مرتضی

خوف تا کی باید از فرمان و اعلام غدیر

می‌شود مست ولای مرتضی، از خود جدا

هر که نوشد جرعه‌ای از باده‌ی جام غدیر

شد بپا هنگامه‌ای در آسمان و در زمین

تا ولایت شد علی را ثبت، هنگام غدیر

شور و شوقی شد در آن صحرای سوزان حجاز

مرغ اقبال آمد و بنشست بر بام غدیر

عشق مولا در دلم از زاد روز من نشست

بر جبینم حک بود تا مرگ خود نام غدیر (1)

 

 

یادبودهای غدیر

زنده نگه داشتن یاد غدیر مؤثرترین عامل در احیای محتوای آن است. در طول تاریخ یادبودهای مختلفی از غدیر به چشم می‌خورد که اقوام و ملل مختلف مسلمان به فراخور حال خود و شرایطی که در آن بوده‌اند، برای حضور غدیر در جامعه‌ی خود به کار گرفته‌اند.مسجد غدیر در بیابان غدیر به عنوان جایگاهی متبرک، زیارتگاه مسلمین بوده است.جشن‌های سالیانه‌ی غدیر و برنامه‌های متنوعی که به مناسبت آن اجرا می‌شود نیز جلوه‌ی دیگری از احیای غدیر است.زیارت علی علیه‌السلام درغدیر نیز تجدید خاطره‌ای از غدیر و دست بیعتی مجدد با صاحب غدیر است. این یادبودها همه مظاهری از حفظ نام غدیر در جوامع معتقد به آن، و سنگر دفاعی از غدیر در برابر مخالفان آن است. در سایه‌ی همین یادمان است که پس از چهارده قرن نام غدیر بر پیشانی تاریخ اسلام می‌درخشد و هزاران توطئه برای نابودی آن خنثی شده است. (2)

 (1)    کتاب اسرار غدیر، محمدباقر انصاری، سروده‌ی محمدعلی سالاری

(2)    همان منبع



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سوگند ( جمعه 84/10/23 :: ساعت 11:4 عصر )
»» گل نرگس

به نام خدا

ای روی تو زیبایی بخشیده به زیبایی

سرو از قد رعنایت آموخته رعنایی

جز فکر تو خوبان را نبود سر و سودایی

«ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی»

«جان بی تو به لب آمد وقت است که باز آیی»

سودای وصال تو رسوای جهانم کرد

مهجور ز دین و دل بیگانه ز جانم کرد

«مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد»

«کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی»

از باده وصل خود ما را بچشان جامی

ما را نبود، جانا! غیر از تو دلارامی

گفتی ز کفم دردی از درد بیاشامی

«ای درد توام درمان در بستر ناکامی»

«و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی»

جمعه‌ها یکی پس از دیگری می‌گذرد و سال‌ها در پی هم سپری می‌شود و تو منتظری. در انتظار روزی که بیاید و با زلال زیبای ظهورش، گرد غم فراق را از چهره‌ات بشوید تا برق شادمانی با او بودن، در چشمهایت بدرخشد و لبخند زیبای سرور بر لبانت بنشیند. و باز زمزمه می‌کنی: کی شود که بر سر جویبارهای سرشار از آب تو فرود آییم و سیراب شویم. کی شود که از چشمه آب زلال تو سیراب شویم که عطش ما به درازا کشیده است. کی شود که صبح و شام فرا رسد و چشمان‌مان به جمالت روشن گردد.کی شود که ما را بینی و ما به تو بنگریم هنگامی که پرچم پیروزی را برافرشته‌ای.

به امید آن روز



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سوگند ( پنج شنبه 84/10/1 :: ساعت 11:29 عصر )
<      1   2      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

فاطمیه
عبادت جوان
در محضر خدا
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 7723
» درباره من

لیلی نام تمام دختران ایران است

» آرشیو مطالب
دل نوشته های دی ماه

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب