بسم ربالزهرا
اللهم صلی علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک والعن الجبت و الطاغوت والنعثل بعدد ما احاط به علمک.
السلام علیک یا فاطمةالزهرا
بعد از آن جشن بزرگ یعنی عیدغدیر غمی بزرگتر یعنی مصیبت مادر، عالم را فرا گرفت. در این روز در و دیوار میگریند و از غم تنهایی مادر میخوانند.
این روزها، ایامی است که مادر عالم بشریت، مادری که اگر نبود ما هم نبودیم، مادری که پدر گفت او امابیهاست، یعنی ریشهی پدر، دختری که اگر نبود پدر هم نبود. زنی که به محبت او خدای متعال چرخ گردون را آفرید. حال این مادر، این دختر و این همسر در بستر است. این روزها هر وقت علی (ع) به منزل میآید میگوید فاطمه جان مردم دیگر جواب سلامم را نمیدهند. این روزها حسن و حسین گریانند، زینب چهارساله پریشان است و اینگونه میگویند:
کمتر دهید شرح غم بیشماره را
کمتر کنید خون، جگر پاره پاره را
مادر که رفت با رخ نیلی به زیر خاک
پنهان کنید از پدرم گوشواره را
مگر زهرا چه گفت، مگر جز اعطایی که پدر بزرگوارش به او داده بود چه میخواست، مگر نگفت فدک را پدرم به من اعطا نموده، حال چرا دست نانجیب صورتش را کرد نیلی. آیا او میدانست که به صورت نور خدا سیلی زد، به خدا نه، به خدا اگر میدانست این کار را نمیکرد. مگر محسن زهرا چه کرده بود، او که باید میماند و در کربلا حسین را یاری میکرد.
آن فرقهای که تیشه به نخل فدک زدند
بر زخم ختم رسولان نمک زدند
مهدی بیا ز قاتل زهرا سؤال کن
مادر چه کرده بود که او را کتک زدند
آی شیعیان آیا صدای مهدی فاطمه را نمیشنوید که مانند جد بزرگوارش حسین یاری میخواهد، آیا نمیشنوید که او هم میگوید: کیست تا مرا یاری کند. آی شیعیان یاری کنید مهدی فاطمه را تا بیاید و انتقام خون مادرش زهرا و محسن او را بگیرد. ای منتقم فدک و غریبی حسن و خون حسین، ای منتقم اسیری زینب بیا، آقاجان بیا،بیا، بیا. دعا کنید دعا کنید دعا کنید مهدی بیاید.
نخل سوزان فدک را آب ده
باز شمشیر علی را تاب ده
چشم بر بازوی تو دارد فدک
وارث گلبرگ خونین فدک
آی شیعیان فاطمیه نزدیک است، مادر در بستر، نالان و پریشان، بیایید فاطمیه را باشکوهتر از بیش برگزار نماییم و کمر دشمنان اهلبیت را بشکنیم همانگونه که آنها کمر زهرا را شکستند. همه میدانیم که فرج و ظهور مهدی فاطمه، فقط در دو صورت امکانپذیر است: 1) دعا برای فرج، 2) معرفت پیدا کردن به فاطمه بنت رسولالله.
حال که دست به دعا برمیداریم و فرج آقا و مولایمان را میطلبیم برای خشنودی دل زخمدیده زهرا هم دعا کنیم، دعا کنیم او خشنود شود که اگر نشود وای به حال ما، اگر خشنود نشود فرج صورت نمیپذیرد.
آرزوی من سلام فاطمه است
اذن حق در انتقام فاطمه است
هیزم خصم علی در پیش ماست
انتقام من از او در ابتداست
من حنین نالهی زهرائیم
صاحب آن نالهی صحرائیم
شهر من گشته غمآباد فدک
پیش من باقی است اسناد فدک
پاسدار عفت و پاکی منم
داغدار چادر خاکی منم
قلب من چون آن سند شد ریز ریز
چونکه با خاک آشنا شد آن عزیز
در کف من گوشواره مانده است
مادرم آنجا پسر را خوانده است
اشعار برگرفته از کتاب اسرار فدک نوشتهی محمدباقر انصاری و سیدحسین رجایی